زمانیکه برای نخستینبار تصویر زنان رقصندهای با جامهای شراب پارسی را دیدم که روزگاری بر دیوار دارالخلافه سامرا نقش بسته است، برایم سخت مینمود که بپذیرم این اثر به سدههای نخستین اسلام (اوایل سده سوم قمری) تعلق دارد، و نخستین پرسشی که در ذهنم نقش بست این بود که چه مؤلفههایی باعث میشوند این اثر و آثار مشابه آن را اسلامی بنامیم؟
این پرسشی است که گروهی از شرقشناسان و پژوهشگران مسلمان در حوزه هنر؛ از جمله ادهام محمد حنش برای پاسخ دادن به آن نظریهپردازی کردهاند تا چیستی و ماهیت هنر اسلامی را بهتر مشخص کنند؛ هرچند که در نتیجه تلاش برخی از آنها، قید «عربی» نیز بر «اسلامی» افزوده شده است!
هدف از ترجمه کتاب نظریه هنر اسلامی، مفهوم زیباییشناسی و ساختار معرفتی، آشناسازی پژوهشگران و دانشجویان هنر با دیدگاههای تازهای است که در حوزه هنر اسلامی مطرح شده، و نیز ترغیب آنها به داشتن تفکر نقّاد نسبت به این دیدگاهها، و نیز اصطلاحهای رایجی است که بهصورت نادرست استفاده میشوند. افزون بر این، اثر حاضر میتواند در قالب کتاب دانشگاهی در کنار سایر منابع هنر اسلامی و زیباییشناسی تدریس شود.