اصول مبارزه در زمانه نیهیلیسم
نخستین مسئولیتی که پژوهشگر بر عهده دارد مشخص کردن اولویت است و اولویت را مسئله مشخص میکند. البته در بردگی سیستمی مسئله به ندرت برای پژوهشگر اولویت میشود؛ زیرا اولویتها به او دیکته میشوند. از این میان انگشتشمارند آنها که انتخاب میکنند و در پی فهم مسئلهی وجودیشان بر ریگهای روان «شک» نظامی میسازند، راهی بیمقصد اما هدفمند، راهی برای گذار. ایشان فیلسوفانند، سالکان حقیقت.
* * *
در دورهی بدیهیات، مقصد چنان عیان و بانگ معنا چنان بلند بود که «حقیقت» خود، سالک را راهبر میشد. اما امروز که بنیانِ معنایی جهان در خود فروریخته و تهی شده، و به لطف علم «من» به توهمی برساختهی مغز بدل شده است که اسبابِ بازی را برایTMS فراهم میکند! یا میتوان به جمع خوشباشان پیوست و شیرهی زندگی را چنان مکید که لحظهای نازیسته برای مرگ باقی نمانَد، البته اگر بخت یار باشد و مرگ بههنگام! یا ناگزیر به مهاجرانی پیوست که خسته از ملال غرب به عرفان شرق، یا از فریب شرق به فلسفه غرب پناه میبرند.
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار ازین بیابان وین راه بینهایت
* * *
اما با ناتوانی دین در معنابخشی به زندگیِ انسان مدرن، عرفان بدون بنیانهای فراطبیعیاش تنها میتواند نقش هنر را برای تسکین ایفا کند، اما هنری که خود قداستزدایی و طبقاتی شده است، کالایی معنوی و تعریفشده بر اساس ارزشهای بالادست، یا به تعبیر تریایگلتون صنعتی برای زدودن چربیهای اضافیِ بیمعنایی!
حال در این هیاهوی برای هیچِ سوداگران معنا، و در میانهی هجرتها، زمانیکه در پی همزبانی-هممسئله بودم کتاب اصول مبارزه در زمانه نیهیلیسم مرا یافت! کتابی بیمانند و همچون مولفش محمدمهدی اردبیلی، نابهنگام.
«بیمانند»، چون در این سالها که دغدغهی معنای زندگی رهایم نکرده است، مشابه آن را ندیدهام، هرچند قلم گزنده مولف، برایم یادآور ستیهندگی عینالقضات، شمس، نیچه و ایگلتون است.
«نابهنگام»، چون متن و مؤلف با زمانهی خود ناسازند و چه بسا به تعبیر نیچه پسامرگزادند، و در جامعهی نخبهکش این نابهنگام بودن در زمان زیست مولف برای او هزینه و پس از مرگش اعتبار میسازد.
چنان به کتاب وابسته شدهام که هر عملی جز مطالعهاش برایم ناضرور مینماید، به همین علت تصمیم دارم به مدت یکسال بر این کتاب متمرکز شوم و بخشی از مطالب سایت را به معرفی، بررسی و نقد مطالب آن اختصاص دهم. هرچند غرض، پرداختن به یک دغدغه شخصی است اما امید که برای مخاطبی با «درد مشترک» نیز سودمند واقع شود.