«حرص» و زیست معنادار (بخش اول)
«سعادت، با مبارزه بر روی زمین مستقر میشود»
(نیچه)
پس از شش ماه زیستن در فضای نظری و عملیِ اصول مبارزه در زمانه نیهیلیسم و آمادگی برای بررسی مباحث کتاب، در ابتدای راه از ورود مستقیم به مفاهیم کلیدی اثر؛ مانند: ضرورت و علیت رادیکال، زمان تورّخی، حرکت جوهری بیناسوبژکتیو و مانند آن صرفنظر میکنم، و ابتدا به سراغ بحث بهظاهر فرعیتری در فصل اخلاق میروم که داستان انسان و خدایان از آنجا آغاز میشود: ...«حرص»! سپس روششناسی اثر یعنی منطق پلاستیک را در بخش دیگری بر روی آن پیاده میکنم.
***
انسان زادهی «حرص» است حتی اگر پای عشق در میان باشد؛ زیرا عشق و حرص باوجود برچسبهای مثبت و منفیشان در ذهن ما، بیانگر غریزهای واحد در ذیل دو نام مختلفاند. شکلی از میل خودخواهانه و افسارگسیخته برای به مالکیت در آوردن چیزی1. اما حرص انسان در هیچجا همچون در رحم مادر مشهود نیست:
پس از بسته شدن نطفه انسان، نخستین جنگ او در رحم برای تغذیه از تن مادرش آغاز میشود. بهگونهای که رحم هر زنی ماهانه با ساختن دیوار آندومتر برای بروز حمله جنین احتمالی، خود را آماده نبرد میکند. ژنهایی در جنین فعال میشوند برای بیشتر بلعیدن منابع مادر -ژنهایی که در سلولهای سرطانی هم فعال میشوند!- و ژنهایی در مادر فعال میشوند برای دادن منابع کمتر به جنین، و اینگونه طنابکشی برای بقا، میان جنینِ تهاجمی و مادر آغاز میشود2 که با تصور خام ما از عشق مادرانه و صلح در طبیعت مغایرت دارد! زیرا هر موجودی در تقلا برای بقا در نبردی خونین با سایر موجودات است [340].
در حوزههای مختلف بهویژه دین، عرفان، فلسفه و اقتصاد! به «حرص» توجه ویژه شده است؛ یک نمونهی اسطورهای و موشکافانه، «حرص» در متون زرتشتی است که با عنوان آز (Azi)-دیوی سیری ناپذیر- معرفی میشود که اگر همه گیتی را به او دهند باز هم برایش کافی نیست و انباشته نمیشود، به همین علت بزرگترین دشمن طبیعت محسوب میشود، و اگر چیزی نیابد که ببلعد از تن خود تغذیه میکند3! یا در آیین بودیسم حرص چنان نقش کلیدیای مییابد که دومین حقیقت شریف یعنی خاستگاه رنج، حرص یا تشنگی ( Taṇhā) است و رهایی از رنج تنها از راه خاموشی حرص با پاسبانیِ حواس ممکن میشود4. آما آیا چنین رهاییای ممکن است؟ و چه ارتباطی میتواند با زیست موجه و معنادار داشته باشد؟
در اصول مبارزه در زمانه نیهیلیسم، «حرص» شکلی از عاطفه -احساس عمومی ناشی از احساس خوشایندی و ناخوشایندی- است که از میل به مالکیت ریشه میگیرد [247 و 601] و علیه «ایدهی مبارزه» عمل میکند [646]، اما مبارزه به چه معنا؟
در این اثر به دو مفهوم از «مبارزه» اشاره شده است: یکی مبارزه به معنی تقلا برای بقا، و دیگری مبارزه بهمعنی تلاش برای معنابخشیِ موجه به زیستن، که نویسنده مدعی است میتواند راهی برای برونرفت از معضل سیاسیِ خلط این دو مفهوم پیشنهاد کند که از زندگیِ مبتنی بر میل و بقا و نیهیلیسم حاصل از آن فراتر رود، در عینحال برضد میل یا بقا عمل نکند بلکه تنها بناست غایت اصلیاش از سنخ بقا و لذت و درد نباشد و به قاعده رایج حرص به لذت و فرار ترسخورده از درد تن ندهد [340-341].
بنابراین هر دو شکل مبارزه در این اثر که میتوان یکی را در سطح نیازها و دیگری را در سطح فرانیازها بررسی کرد متناسب با روششناسی دوگانهی همزمانِ اثر (منطق آلیاژی) [163] قابل دفاع معرفی میشوند، پس در این صورت آیا «حرص» میتواند علیه هر شکلی از مبارزه عمل کند؟
اگر از منظر پراگماتیستی و زیباییشناسانهی جان دیویی (د. 1952م) به مسئله نگاه کنیم و معنای زیستن را در شهوتِ حیات و تنش و تخاصم میان ارگانیسم و محیط، یعنی «شرایط پایدار جنگ و مقاومت» جستجو کنیم5، در این صورت به نظر نمیرسد که «حرص» علیه مبارزه و زیست معنادار عمل کند بلکه خود به شرط یا شاخصی برای پیروزی در مبارزه بدل میشود که به آنچه «شاخص طمع» در بازار بورس است شباهت دارد.
در اینجا فرصتی دست میدهد تا بتوان روششناسی اصول مبارزه (منطق چندارزشی همگرا) را نیز در عمل محک زد که در بخش دیگری به آن میپردازم.
----------------------------------------------------------------
1. فریدریش نیچه. حکمت شادان.
2. Claxton, A. Unveiling the Truth about the War in the Womb
3. بندهش.
4. بودا، علی پاشایی.
5. Dewey, Art as Experience