قدرت، تابوهایی میسازد تا آن را منع کند
حقیقت همیشه در روندهای معینی تولید میشود، بنابراین همیشه در پیوند با روابط قدرت است. میشل فوکو (د. 1984م) تأکید داشت که همیشه رابطه و نسبتی میان حقیقت، دانش و قدرت وجود دارد؛ اما این نکته اهمیت دارد که میتوان به «قدرت» اعتراض کرد، مقابل آن ایستاد و آن را تغییر داد.
از نظر جودیت باتلر –فیلسوف پساساختارگرا و منتقد فمنیست معاصر آمریکایی- تأثیر قدرت تنها برای سوژههای معینی توانایی کنشگری را ممکن میسازد، سوژههایی که «قدرت» آنها را بهصورت جوهرهای طبیعی و حقیقی معرفی میکند؛ و این در حالی است که در جهانِ اجتماعی، حقیقت و واقعیت داشتن یا نشان دادن حقیقت و واقعیت، حقی ویژه و بسیار نیرومند محسوب میشود و راهی است برای آنکه «قدرت» خود را در مقام هستیشناسی جا بزند؛ و این امر که تنها سوژههای معینی واقعیت دارند، همیشه به قیمت دورانداختن، نادیده گرفتن و واقعیتزدایی از دیگر سوبژکتیویتههای ممکن تمام میشود.
برای آشنایی بیشتر با برخی آرای مهم جودیت باتلر، مطالعه کتاب «جودیت باتلر، نقدی پساساختارگرایانه بر فمینیسم»، اثر هانا مایسنر و ترجمه رضا دهقانی از نشر نقد فرهنگ را پیشنهاد میکنم.